سلام
1. درباره تقليد بايد بگويم كه مثل رفتن به کارشناس و پرشک ميماند. وقتي درباره چيزي نميداني به خبره رجوع ميکني. خداوند هم ميگويد اگر نميدانيد از اهلش بپرسيد.
2. اختلاف مراجع هم از اصول ايشان بر ميخيزد. وقتي کسي زمان و مکان را در اجتهاد شرط ميداند با کسي که شرط نميداند، در برداشت و نتيجه گيري فرق ميکند و دلايل ديگري نيز وجود دارد كه موجب اختلاف فتوا مي شود مثل اعتبار خبري در نزد مجتهدي و عدم اعتبارش در نزد ديگري که مسايل و مباحث آن در علم اصول نوشته شده است.
3. تقليد از ميت اصل در آن عدم جواز است چون امام فرمود در مسايل ابتلايي و حوادث روزگار به ايشان رجوع کنيد . مرده چگونه ميتواند در اين مسايل فتوا دهد؟ اگر جوازي در بقاي بر تقليد مثل همان تقليد از امام خميني گفتند با توجه به رجوع به مجتهد زنده است كه درست ميشود ، يعني اين که باز در مسايل ابتلايي و حوادث پيشآمده به سراغ زنده ميروي.
4. تقليد نوعي الگوگيري است نه خود آن. تفصيلش بماند براي وقتي ديگر
به اميد ديدار
راستي اگر پرسشي داري ميتواني به سايت پرس و جو بفرستي و يا به مراکز پاسخگو تا به طور دقيق پاسخت را بدهند. دوستداري خودم چاکرتم
منصوري