سلام
مطالب خوبي برايت نوشتم ولي در موقع ارسال پريد
قلم محكمي داري تبريك ميگم....ساده ...روان....سليس....محكم .....
راستي من نميدونم چرا اينقدر عاشق شخصيت رضا مارمولك هستم...واي دوباره عشقش زد به كله ام!!!!
سلام....
ميدوني شايد خدا هم ميخواد به ما شكلاتي چيزي بده....اما ما انقدر پايينم كه حوصلش نمياد اينقدري دستشو پايين بياره....چميدونم....بگذريم از وقتي كه هيچي نميخواد به من يكي بده چه برسه به شكلات
ولي من اگه جاي تو بودم شكلات رو تو هواميقاپيدم از دختره!!!!
***هر كسي را سيرتي بنهاده ام
هر كسي را اصطلاحي داده ام***
لام خوبي
خيلي زيبا بود
موفق باشي
باباي
ديدم بستني ش افتاده رو زمين و قيف بستني ش تو دستش مونده ، هنوز دو سه تا دهن بيشتر ازش نخورده بود ،
گفتم اشکال نداره يکي ديگه برات ميخرم.....
بعد از اينکه کارم تو مغازه ي دوستم تموم شد زديم بيرون ، بهش گفتم : چي شد بستني ت افتاد ؟ گفت : بستني مُ گرفتم پشتم کج شد افتاد. گفتم خوب واسه چي گرفتي پشتت ؟ گفت : آخه ديدم دوستت ميبينه دلش آب ميشه.....
يه دختر هفت هشت ساله نگران آب شدن دل يه پسر بيستُ چهار پنج ساله س....
ولي بعضي از ماها که ادعاي بزرگي هم داريم ، حتي نگران شکستن دل آدما هم نيستم ، خيلي راحت مث آب خوردن به همه چي پشت ميکنيم ، به آدما پشت ميکنيم تا يه وقت به بستني هامون پشت نکرده باشيم ، تا حالا دقت کرديد بعضي ازما آدماي بزرگ نما به خاطر بستني هامون چيکارا که نمي کنيم ؟؟؟
اين يكي از زيباترين نوشته هايي بود كه تا حالا ديدم
عالي بود
ما هميشه بايد از بچه ها چيز ياد بگيرم
اين نوشته منُ به ياد نوشته اي انداخت كه چتد وقت پيش نوشته بودم
از تو آرشيوم پيداش ميكنم و براتون ميذارمش
لينك اين مطلبُ براي ليستم ميفرستم تا اونا هم لذت ببرن...
موفق باشيد
فعلا
تا روزي كه دريا را ديدم
نمي دانستم كه باد
مي تواند چنين بر آب چين بيندازد
هرگز نمي دانستم آفتاب
مي تواند بشكافد
سراسر درياي آبي را
و نه اين را كه دريا
نفس فرو مي دهد و بر مي آورد
بر ساحل
(ليلين مور - ترجمه شايان سپهر)
چه نواهاي سحر انگيزي از اين وبلاگ به گوش مي رسد؟!
نمي دانستم وقتي قلمي قوي بخواهد با زباني ساده و كودكانه راهي از راههاي رسيدن به خدا را بشمارد ، اين قدر زيبا خواهد نوشت!
آفرين